سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیب فراق
 
قالب وبلاگ
خرید آسان
پیوندهای روزانه

کارش میان معرکه بالا گرفته بود
‏شمشیر را به شیوه ی مولا گرفته بود

‏تنها میان مردم بیعت فروش شهر
‏انبوه کینه دور و برش را گرفته­بود

‏دلواپس غریبی امروز خود نبود
‏اما دلش به خاطر فردا گرفته ­بود

‏دیدی که از ارادت دیرینه ی حسین
‏یک کوفه زخم در بدنش جا گرفته ­بود؟

‏با سنگ پای بیعت او مهر می زدند
‏باور نکرد از همه امضا گرفته ­بود

‏این شهر خواب بود و ندانست قدر او
‏او شب برای مردمش احیا گرفته­ بود

‏جرمش چه بود؟ نسبت نزدیک با علی
‏أن شعله ­ها برای همین پاگرفته بود


[ جمعه 91/8/26 ] [ 12:33 صبح ] [ حسین دلشاد ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

لینک های ویژه
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 18
کل بازدیدها: 770538