سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیب فراق
 
قالب وبلاگ
خرید آسان
پیوندهای روزانه

این ولی خدا میگفت که در عرفات دیدم وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه به مقام معظم رهبری با اسم دعا میکرد.

حجة الاسلام صدیقی :

قضییه آقا بعد از حضرت امام خدا شاهده از جزء کرامتهاست. اگر در زمان امام ، آقا به عنوان ولی امر مطرح بود زده بودندش .

آقای طبا طبائی میگوید این آیات ولایت را در سوره مائده ، خدا جا سازی کرده بود .که اگر این گونه جا سازی نشده بود مورد هجمه اهل سقیفه قرار می گرفت.

امام ایشان را تحت پوشش قرار داد ، انگشت هدایتش را هم به سوی او گرفت که این برای ولایت مناسب است ، هم تصریح فرمودند که ایشان می تواند این کار را بکند ، هم بعنوان اسلام شناس ، مثل آفتاب می درخشی ، این تعبیراتی را که فقط در مورد ایشان بود . عملأ هم الله أعلم حیث یجعل رسالته .

من همین قدر به شما بگویم ، خدا گواه است بنده از یک ولی خدائی خودم کرامت دیدم . ایشان به من گفتند که شما این سفر دوباره به مدینه بر می گردید و مهمان خانم زهرا سلام الله علیها هستید . مدینه قبل بودم در یکی از سفرها برنامه ای هم نداشتم ، ولی به من فرمودند شما این سفر دوباره به مدینه برمیگردید .

من این تعبیر مهمان خانم زهرا (س) هستید را موقعی که در هواپیما بودم میرفتم یک جریانی پیش آمد در ذهنم آمدکه ما در این سفر مهمان خانم زهرا (س) هستیم .

این ولی خدا میگفت که در عرفات دیدم وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه به مقام معظم رهبری با اسم دعا میکرد .

و با یک حالی گفتند : طوبی له ، طوبی له ، طوبی له .

این عَلَم صاحب دارد ، این سید صاحب دارد ، سر سوزنی هم تعلق به این دنیا ندارد .

نه این عمارت ، نه این رهبری ، نه بر مالشان اضافه کرده ، نه برژستشان اضافه کرده است .

یکی از علمای موجودی که خیلی هم با آقا موافق نیست و جزء نگرانی هاست ، ایشان یک وقت بعد از ولایت آقا به بیت آقا رفته بود ، آقا به زور ایشان را جلو انداختند وپشت سرش نماز خواندند ، رهبر جامعه پشت سر ایشان نماز خواند .

آیت الله خوشوقت میگفتند که من وارد شدم به بیت برای روضه شان شرکت کنم از آن درب آمدم کفشهایم را درآوردم . بعد از روضه هم ایشان یک شامی دارند و شام میدهند وبنا شد که خدمتشان برویم شام. منتها کفش من آنطرف بود .گفتند که حضرت آقا با اصرار نعلین های خودشان را گذاشتند جلوی من و خودشان پا برهنه آمدند .

کجای عالم شما یک همچنین کسی را پیدا میکنید ؟ شما کسی را پیدا میکنید که یک آخوندی تا عمر داشت هر تیری که در ترکش داشت تا آخرین روز حیاتشان هم به امام (ره) زد هم بر ایشان . اما بعد از وفات ، آقا در حق ایشان هم کم نگذاشتند .

کجای عالم شما اینجور پیدا میکنید ،این خُلق ، خُلق سلاطین است ؟ شما یک موجود مادی نفسانی پیدا کنید که بتواند این سعه صدر را داشته باشد، این ژست ژست انبیا ست .آخوند های عادی نمی توانند این کارها را بکنند .

یک آخوندی که الان جزء مخالفین خیلی سر سخت است یک وقتی کاره ای بود ، یک رئیس دادگستری حرفش را گوش نکرده بود ، یک گارد نظامی برایشان قرار داد گفت با حقارت کوچکش کنید تا بیاوریدش .

خیلی از اینجا تا آنجا فاصله است.

در تمام فراز ونشیبها کسی مثل کوه ، المؤمن کالجبل الراسخ لاتحرکه العواصف این نیست مگر روح انقیاد و بندگی، وهمین هم باعث شده که خدا پرچم را به دست ایشان بدهد .

حضرت امیر(ع) کفشهای پیغمبر را داشتند وصله میزدند، پیغمبر خدا فرمودند : لیضربنکم رجل على تأویل القرآن کما ضربتکم على تنزیله‏

عرض کردند چه کسی است ؟ فرمود: هذا خاصف النعل

اصلا اشاره به این تواضع بوده - همین کسی که دارد کفشهای پیغمبرش را پینه میزند - فردا پرچم به دست این است و شما با او مقابله میکنید و او مجبور میشود شمشیر بزند در تاویل ،آنگونه که ما شمشیر زدیم برای تنزیل . لئن شکرتم لأزیدنّکم‏ ‏

بدانید من خیلی حرفها دارم که چه وضعی داشت قبل از انقلاب و انقلاب چه کرده ،امام چه معجزه ایست و چه رهگشایی است برای آمدن امام زمان (عج).

امام مشکل فرج را حل کرد این انقلاب خیلی از مشکلات اعتقادی را حل کرد ، امام زمان (عج) انشاءالله تشریف می آورند، انشاءالله نزدیک است .باش تا صبح دولتش بدمد .

قدر این آقا را بدانید ، این سید بزرگوار این رهبر ، والله عبد صالح است ، والله ولی خداست ، اهل ارتباط است ، سیمی وصل داره ، دل شکسته ای داره ،زجه های سحر داره ، گریه های جانسوز داره ، توسلات داره ، عالَمی با مادرش حضرت زهرا داره ، برایش دعا کنید ،کمکش کنید ، شبهات را بزدائید ، با سعه صدر بدون مراء بدون جدال، با اخلاقتان با سعه صدرتان...

کونوا له زیناً ولا تکونوا علیه شیناً .

منبع:پایگاه صالحات


[ سه شنبه 90/10/13 ] [ 2:54 عصر ] [ حسین دلشاد ] [ نظرات () ]

سلمان کیست؟ 
حدود دویست و شانزده یا سیصد و شانزده سال قبل از هجرت، در روستاى «جى‏» (از روستاهاى اصفهان) فرزندى به دنیا آمد، که نامش را «روزبه‏» گذاشتند و بعدها پیامبر اسلام(ص) او را «سلمان‏» نامید.
پدر سلمان «بدخشان کاهن‏» (روحانى زرتشتى) بود و کار همیشگى‏اش هیزم نهادن بر شعله آتش. با اینکه سلمان در میان خاندان و محیطى زرتشتى دیده به جهان گشود، ولى هرگز در برابر آتش سر فرود نیاورد و به خداى یکتا اعتقاد یافت. سلمان در دوران کودکى مادرش را از دست داد و عمه‏اش سرپرستى او را به عهده گرفت.
سلمان، بعد از آنکه دریافت قرار است او را شش ماه با اعمال شاقه زندانى سازند و پس از آن اگر به آیین نیاکانش ایمان نیاورد اعدامش کنند، با همکارى عمه‏اش گریخت و روانه بیابان شد. در بیابان کاروانى دید که به سوى شام مى ‏رفت; پس به مسافران پیوست و رهسپار سرزمینهاى ناشناخته گردید.
سرانجام سلمان، در همان آغاز هجرت گمشده‏اش را یافت و در حالى که برده یک یهودى بود، در محضر رسول خدا(ص) مسلمان شد.
پیامبر گرامى اسلام(ص) سلمان را به مبلغ چهل نهال خرما و چهل وقیه (هر وقیه معادل چهل درهم)، از مرد یهودى، خرید و آزادش ساخت و نام زیباى «سلمان‏» را بر او نهاد.  این تغییر نام، بیانگر آن است که:
1 - برخى از نامهاى عصر جاهلیت، شایسته یک مسلمان نیست; 2 - واژه «سلمان‏» از سلامتى و تسلیم گرفته شده است. انتخاب این نام زیبا از سوى پیامبر(ص) نشانه پاکى و سلامت روح سلمان است.
 نزدیکى به رسول خدا(ص)
سلمان، پس از پذیرفتن اسلام، چنان در راه ایمان و معرفت اسلامى پیش رفت که نزد رسول خدا جایگاهى والا یافت و مورد ستایش معصومان(ع) قرار گرفت. بخشى از سخنان آن بزرگان در باره سلمان چنین است:

الف) در ماجراى جنگ خندق، که در سال پنجم هجرى رخ داد و به پیشنهاد سلمان پیرامون شهر خندق کندند. هر گروهى مى‏ خواست‏ سلمان با آنها باشد; مهاجران مى ‏گفتند: سلمان از ما است. انصار مى‏گفتند: او از ما است. پیامبر(ص) فرمود: «سلمان منا اهل البیت‏»  ; سلمان از اهل بیت ما است.
عارف معروف، محی الدین بن‏عربى، با اینکه از علماى اهل تسنن است، در شرح این سخن پیامبر اکرم(ص) مى ‏گوید: پیوند سلمان به اهل بیت (علیهم السلام) در این عبارت، بیانگر گواهى رسول خدا(ص) به مقام عالى، طهارت و سلامت نفس سلمان است; زیرا منظور از اینکه سلمان از اهل بیت (علیهم السلام) است، پیوند نسبى نیست; این پیوند بر اساس صفات عالى انسانى است.
ب) جابر نقل مى‏ کند که رسول خدا(ص) فرمود:
«همانا اشتیاق بهشت‏به سلمان بیش از اشتیاق سلمان به بهشت است; و بهشت‏به دیدار سلمان عاشق‏تر از دیدار سلمان به بهشت است.»
ج) پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«هر که مى‏خواهد به مردى بنگرد که خداوند قلبش را به ایمان درخشان کرده، به سلمان بنگرد.»
د) آن بزرگوار همچنین فرمود:
«سلمان از من است، کسى که به او ستم کند به من ستم کرده است و کسى که او را بیازارد مرا آزرده است.»
و) امام صادق(ع) فرمود:
«سلمان علم الاسم الاعظم‏»  ; سلمان اسم اعظم را مى ‏دانست.
این سخن بدان معناست که سلمان از نظر عرفان، به مقامى رسیده بود که حاصل اسم اعظم الهى بود. اگر کسى چنین لیاقتى داشته باشد، دعایش به اجابت مى‏ رسد و کرامات عظیمى از او سر مى ‏زند.
وفات سلمان سرانجام، پس از عمرى طولانى و بابرکت، در اواخر خلافت عثمان در سال 35ه .ق وفات یافت.  حضرت على(ع) پیکرش را غسل داد، کفن کرد و بر آن نماز گزارد. همراه آن حضرت، جعفر بن‏ابى‏طالب و حضرت خضر، در حالى که با هر یک از آن دو هفتاد صف از فرشتگان بودند بر پیکر سلمان نماز گزاردند.  بعضى از راویان چنین نقل کرده‏اند که حضرت على(ع) بر کفن سلمان شعرى نوشت که معناى آن چنین است:
«بر شخص کریم و بزرگوارى وارد شدم، بى‏ آنکه توشه نیک و قلب پاک داشته باشم; ولى بردن توشه نزد شخص کریم و بزرگوار، زشت‏ترین کار است.»
مرقد شریف حضرت سلمان(س) در مدائن، در پنج فرسخى بغداد، نزدیک تاق کسرى قرار دارد.
در این دنیاى پرتلاطم و پرزرق و برق که انسان را در گرداب گناه غرق مى‏کند، هر کس الگویى مى ‏خواهد تا با سرمشق قرار دادن روش و کردارش کشتى وجودش را سالم به ساحل سعادت برساند; و زندگى سلمان فارسى براى ما ایرانیان الگویى شایسته است.


[ سه شنبه 90/10/13 ] [ 2:47 عصر ] [ حسین دلشاد ] [ نظرات () ]

مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود.
کشاورز گفت برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد می کنم اگر توانستی دم یکی از این گاو نرها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد.
مرد قبول کرد. در طویله اولی که بزرگترین بود باز شد . باور کردنی نبود بزرگترین و خشمگین ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود. گاو با سم به زمین می کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید تا گاو از مرتع گذشت.
دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد. گاوی کوچکتر از قبلی که با سرعت حرکت کرد .جوان پیش خودش گفت : منطق می گوید این را ولش کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد.
سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر میکرد ضعیفترین و کوچکترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود. پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد...
اما.........گاو دم نداشت!!!!
((زندگی پر از ارزشهای دست یافتنی است اما اگر به آنها اجازه رد شدن بدهیم ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشود. برای همین سعی کن که همیشه اولین شانس را دریابی

امید وارم موفق باشید


[ یکشنبه 90/10/11 ] [ 6:35 عصر ] [ حسین دلشاد ] [ نظرات () ]

خواص و فواید چای

مصرف دم‌کرده? چای باعث تسریع حرکات تنفسی، سرعت در گردش خون، رفع خواب‌آلودگی، احساس تجدید نیرو، تقویت نیروی فکری، گوارش بهتر غذا و تعریق می‌شود از این رو چای را هنگام خستگی، ضعف عصبی، میگرن، بیماری‌های قلبی و آسم می‌توان تجویز نمود.

در پژوهش‌های امروزی مشخص شده‌است که چای ممکن است در کاهش خطر برخی بیماری‌های مزمن عمده مثل سکته، حمله قلبی و بعضی سرطان‌ها مفید باشد، این مطلب را دکتر جان وایسبرگر، عضو بلند پایه موسسه بهداشت آمریکا، واقع در یک مرکز تحقیقاتی در نیویورک اعلام می‌کند.

نوشیدن چای می‌تواند از پوسیدگی دندان‌ها جلوگیری کند؛ این‌ها اخبار بسیار خوبی برای مردم تمام دنیاست چون چای پس از آب پر مصرفترین نوشیدنی در دنیاست و روزانه یک میلیارد فنجان چای در دنیا نوشیده می‌شود.

در بسیاری فرهنگ‌ها در سراسر تاریخ، چای به عنوان یک معجون شفابخش تلقی شده‌است. بیش از هزارسال قبل راهبان بودایی به دلایل مذهبی چای می‌نوشیدند و معتقد بودند که در زمان درون‌پویی به بیدار ماندن آنها کمک می‌کند.

راهبان بودایی همچنین معتقد بودند چای دارای نیروهای شفا بخش است و همراه با گسترش بودیسم، چای و تقاضا برای آن نیز افزایش یافت. یکی از بزرگان ژاپنی قرن سیزدهم بنام «شوگون» در اثر پرخوری در آستانه مرگ قرار گرفته بود که یک راهب به او رژیم چای توصیه کرد و او بهبود پیدا کرد. همین کافی بود تا مردم ژاپن بیشتر به دم کردن چای روی بیاورند.

یکی از دلایل این که دم کرده? چای در دوران گذشته در نجات زندگی افراد موثر بوده این است که آب جوشیده باکتری‌های بیماری‌زا را از بین می‌برده. براساس نتایج یک تحقیق گسترده در هلند، خطر سکته مغزی برای مردانی که روزانه چهار پنج فنجان چای مینوشند 70 درصد کمتر است. یک تحقیق دیگر در سال 1993 اعلام کرد مصرف زیاد چای، حمله قلبی مهلک را کاهش می‌دهد.


کشت چای در کوه‌های کامرون، مالزی

جان فولتس مدیر مرکز پیشگیری یک مدرسه پزشکی به این نتیجه رسید که چای از ایجاد لخته‌های خطرناک خون که منجر به حملات قلبی و سکته می‌شود جلوگیری می‌کند. سایر مطالعات نیز نشان می‌دهد که سطح چربی خون و فشار خون برخی مصرف کنندگان چای پایین تر است. بیش از 20 تحقیق در مورد حیوانات نشان داد که چای ممکن است از بعضی سرطان‌ها مثل سرطان دستگاه گوارش، سرطان دستگاه تنفس و سرطان پوست جلوگیری کند.

«وایسبرگر» که پیشتر به نام وی اشاره شد اظهار می‌کند که نوشیدن چای همراه با خوردن مقداری میوه و سبزی یک راه چاره ارزان و آسان برای کاهش خطر برخی سرطان‌ها باشد. محققان دانشگاه حفاظت «کیس وسترن» در «کلویلند» دریافتند که مصرف چای تا 90 درصد از آفتاب سوختگی منجر به سرطان پوست جلوگیری می‌کند.

«حسن مختار» متخصص پوست که یک مطالعه منتشر نشده را راهبری کرده، می‌گوید: «در آینده چای یکی از راه‌های محافظت پوست در برابر آفتاب خواهد بود.» دانشمندان تذکر می‌دهند، این که چای ممکن است در برابر برخی سرطان‌ها محافظ باشد به دلایل گوناگون بودن عوامل بیماری‌هاست.


بوته چای

سرانجام این‌که چون چای حاوی فلوراید است، می‌تواند مقاومت دندان‌ها را زیاد و از پوسیدگی آنها جلوگیری کند. در مطالعات آزمایشگاهی محققان ژاپنی پی بردند که چای با پیشگیری از تشکیل پلاک دندانی برخی باکتری‌های دندانی را که می‌توانند باعث بیماری لثه شوند، نابود می‌کند. چای دارای انواع پلی فنول است که آنتی اکسیدان‌هایی هستند که سلول‌های انسان را از صدمه محافظت می‌کنند. فلاونیدها گروهی از پلی فنول‌ها هستند که بطور طبیعی در چای وجود دارند. به نظر می‌رسد سطوح بالای این پلی فنول‌ها در بدن می‌تواند علاوه بر ویروس‌ها با سرطان‌های لوزالمعده، روده بزرگ، مثانه، پروستات و سینه نیز مقابله کند. ذکر این نکته نیز بجاست که چای سبز دارای سطوح بالاتری از پلی فنول‌هاست لذا در مقایسه با چای سیاه (تخمیری) مفیدتر است.

حکیم چینی «تین یی هنگ» معتقد بوده: «نوشیدن چای برای فراموش کردن غوغای دنیا است»

SHAYE 8.jpg         SHAYE 7.jpg     SHAYE 1.jpg       


[ جمعه 90/10/9 ] [ 4:3 عصر ] [ حسین دلشاد ] [ نظرات () ]

9دی؛ روزی که پشت شیطان لرزید

مبارک باد بر نهم دی افتخار پیوستن به ایام الله؛ همان روزهایی که پشت شیطان در آن بیشتر می لرزد و بینی‌اش به خاک مالیده می شود.
گرداب- چه شب و روزهایی که طی شد و در میانشان، شبی شب قدر شد و روزی، یوم الله و در این میان جنگ شیطان با خدا تا نصرت نهایی حزب الله ادامه دارد. فان حزب الله هم الغالبون.

آزمون ها و حوادث از پس هم می رسند و انسانیت هر بشری را در مهلتی مشخص در کوره ذوب اراده و اختیار خویش آبدیده می کنند. حال عده ای آبدیده و سربلند می شویم و عده ای نیز مردود و زنگاری و سرافکنده.

بعد از آن کبر و عصیان ابلیس و سوگند مشروطش، اغوای تلخ و مکرر آدم و رانده شدنش از بهشت، قتل مظلومانه و مکرر هابیل ها به دست قابیل ها، توفان های مکرر نوح ها، تلاش ها و خون دل خوردن های پی درپی هود و لوط و عاد و ثمود و موسی ها و عیسی ها، بت شکنی مکرر ابراهیم خلیل الله و به قربانگاه رفتن های اسماعیل ها، هجرت هر روزه محمدصلوات‌الله‌علیه‌وآله و اتمام حجت هرباره اش در بدر و احد و حنین و تبوک و احزاب و غدیرها، غربت جانکاه زهراسلام‌الله‌علیها و غصب مستمر فدک ها، خیانت مستمر بنی سقیفه و ماجرای هر روزه پیراهن عثمان ها و به نیزه رفتن قرآن ها، درجا زدن هر روزه زبیر و طلحه و شرکا، ساده لوحی ابوموسی و مکر و نیرنگ معاویه ها و عمروعاص ها، خانه نشینی مولاعلیه‌السلام و واگویه های مستمرش با چاه، تکرار هر روزه عاشورا و آوارگی زینب کبری‌سلام‌الله‌علیها و حتی غیبت طولانی مولاعجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف... مائیم و ابتلائات و امتحاناتی به وسعت همه آوردگاه های تاریخ در جنگ دائمی با ابلیس ها...

شیطان در جنگ مستمری است با ما و عیار انسانیت‌مان در آزمون های پیاپی و فتنه های نو به نو شناخته می شود. یکی از ما با حب نفس و جاه و مقام، یکی با مال و منال دنیا و دیگری هم خسر الدنیا و الاخره... مسئولیت اصلی انسان در به دوش کشیدن و تحویل بار امانت الهی از همان زمانی شروع شد که ابلیس قسم یاد کرد: "فبعزتک لاغوینهم اجمعین... الا عبادک منهم المخلصین."

اگرچه همه روزهای خدا باشکوهند و شاهد غلبه مستمر حزب الله بر شیطان ها، اما برخی روزها در توالی جدال دائمی شیطان و نوچه هایش با بندگان خدا، شکوهی دیگر به تاریخ بخشیده اند و خود نیز باشکوه تر گشته اند. چنین ایامی معروفند به ایام الله... همان روزهایی که میزبان و شاهد آزادگی و حریت جماعتی از انسان ها هستند که برای دین خدا قیام می کنند و خواری شیاطین را رقم می زنند.

در عبور از کوچه پس کوچه های تاریخ به معبر امروزی که می رسیم خواهیم دید چه تجارب و عبرت هایی در مقابل دیدگان خود داریم. عبرت هایی که آسان به دست ما نرسیده ولی رایگان در اختیار همه ما قرار دارد. از تجارب و مصائب قبل از اسلام گرفته تا صدر اسلام، تا به اکنون.
 

انقلاب اسلامی ایران با آرمان هایی برگرفته از اصول ناب قرآن و اسلام و سنت انبیا و ائمه علیهم السلام، در قلب شوره زار آن تاریخی آغاز شد که بیگانگان برای ما نوشته بودند و درهای باغ سبز توسعه و اومانیته را به اسم انقلاب سفید و قدم نهادن به دروازه های تمدن آن هم تحت لوای چکمه های استکبار و استعمار و وابستگی، با قوانینی نظیر کاپیتولاسیون و با چاشنی تحقیر به ما نشان می دادند. اما با رهبری ولایت و اتحاد و بصیرت ملت، و اهدای خون های پاک در مسیر انقلاب و دفاع مقدس و بعد از آن فتنه های پی درپی برگ های دیگری از دفتر استقلال و عزت و آزادی گشوده شد تا انقلاب اسلامی ایران، پرچم بیداری اسلامی را در عصر حاضر و سپس بیداری انسانی را در نقاط دیگر جهان برافراشته نگه دارد.

بی شک چنین انقلابی را تحمل اعوجاج و انحراف و قبیله گرایی و اشرافیت و شخص گرایی و تبعیض و مفاسد اقتصادی و سیاسی و... نبود، و با وجود روشنگری های ولایت، حق نیز همین بود. آنجا که مولا و امت، زیاده خواهی ها، توهمات، تردیدات و انحرافات را یکی پس از دیگری در جمع برخی خواص تحت هر جریان و عنوانی دیدند، همچون قطرات اقیانوسی بیکران بسان توفان نوح، آفات و کژی ها را شستند و از چهره تابناک انقلاب زدودند.

نهم دی ماه هشتاد و هشت، تداوم حرکت اقیانوسی بیدار دل و اما دل شکسته بود که فارغ از تحمل دردهایی نظیر سکوت برخی خواص، یا حرف های دوپهلوی عده ای، جانانه وارد میدان کارزار شدند و غبار فتنه را از سیمای انقلاب شستند.

مبارک باد ایام الله نهم دی بر ملت بزرگی که هم توفان نوح شد و هم سوار بر کشتی انقلاب اسلامی، جشن بزرگ پیروزی بر فتنه و فتنه گران را بر پا نمود و نصرت الهی را بر قلوب خویش و این سرزمین رهنمون ساخت و مبارک باد بر نهم دی افتخار پیوستن به ایام الله، یا همان روزهایی که بیشتر رنگ و بوی آسمانی دارند؛ روزهایی که پشت شیطان در آن بیشتر می لرزد و بینی اش به خاک مالیده می شود.

منبع: کیهان

 

 

 

 

 

 

 

دوستان فقط نطر یادتون نره...

 

 


[ جمعه 90/10/9 ] [ 2:39 عصر ] [ حسین دلشاد ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

لینک های ویژه
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 23
بازدید دیروز: 15
کل بازدیدها: 771283