سیب فراق | ||
به همان شکافه کعبه تو امیری همه دنیا شب معراج تو هرشب چو طلوعی بخدا
چه کسی دیده جهان لب بزند جز تو سلونی دره خیبر بکند قلعه بلرزد علی ای شیر خدا
همچو آیینه ی قرآن ، سخطی برتنه اشراریو یا بینهمی را همه رحمانیو شرحی تو ب آیات خدا
آن زمانی که فلک بر لن ترانی ارنی داد جواب لب سینا ن علی بودو نموسی پیمنظور خدا
کاش میدیدی سلوکیاز علی تا بنگری روی هما جز سکوته ارنی هرچه علی بود همان بود خدا
یا علی گفتی علی انفاقش از روی خدا قابو همان آیهی تطهیر ینی نفس علی نفسه خدا
پی جنگی قدمش تیر نشست تا تنو استخوانو جان را حکما عاجزو دردش نتوان کرد توانی بعلاجش بخدا
تیر کشیدن ز تو از آن همه رنج نیست مگر حرف حسن تا ب نمازست علی تیر کنید از بر او تا شده او غرقخدا
تو کجایی که گدا خواست مرادی به روکوعت آسمان چندمی بودی زدستت حاجتشداد خدا [ یکشنبه 103/1/19 ] [ 5:50 صبح ] [ حسین دلشاد ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |